امیر باجهکیان – ونکوور
عجیبترین انتخابات شصت سال گذشته استان بریتیش کلمبیا هفتهٔ گذشته به پایان رسید و حاصلِ آن شد دولت مستعجل. قصد من کوچکشمردن آراء غایب انتخابات، یعنی آرائی که در جایی بهجز صندوق رأی مشخصشده برای هر رأیدهنده ریخته شده بود، نیست. اما نتایج نهایی شمارش آرا هر چه باشد، دولت برآمده از آن به تلنگری بند است. کافی است یکی از نمایندگان در زمانی نامناسب در جلسه حاضر نباشد تا حزب مخالف با رأی عدم اعتماد خود، دولت را سرنگون کند. اینها از کرامات نظام پارلمانی است و سنت وستمینیستر که بیش از هفتصد سال است در بریتانیا و اقمار آن جریان دارد.
در باب انتخابات و تأثیر این گروه و آن قوم زیاد نوشتهاند. اما داستان ناگفتهٔ این انتخابات رشد قابل توجه مشارکت جامعهٔ ایرانی ونکوور است. جمعیت ایرانی در ونکوور بزرگ در حدود هفتاد تا نود هزار نفر تخمین زده میشود. تمرکز این جمعیت در ۱۱ حوزه از ۸۷ حوزهٔ انتخاباتی استانی در حد بالایی است. و ۵ حوزه از این ۱۱ حوزه در انتخابات اخیر، محل نبرد حزب حاکم لیبرال بریتیش کلمبیا (که ارتباط سازمانی با حزب لیبرال کانادا ندارد) و حزب دموکراتیک نوین بریتیش کلمبیا (BC NDP) بود.
این حوزهها عبارتند از:
- نورث ونکوور-لانزدیل
- برنابی شمالی
- کوکئیتلام-برک مانتین
- کوکئیتلام-ملاردویل
- پورت مودی-کوکئیتلام
در تمام این حوزهها، نمایندگان از کاندیداهای حزب رقیب باختند و ۴ حوزه از این ۵ حوزه به حزب دموکراتیک نوین رسید. همچنین با شمارش آراء غایب انتخابات، احتمال آن میرود که حوزهٔ کوکئیتلام-برک مانتین، که سومین حوزهٔ استانی از نظر جمعیت فارسیزبان است، به نیودموکراتها بازگردد.
ارزیابی دقیق نتایج انتخابات و مشارکت اقوام مختلف مستلزم اطلاعات بیشتر است. اما ارزیابی اولیه نشاندهندهٔ رشد چشمگیر مشارکت جامعهٔ ایرانی در این انتخابات است. تجربهٔ نگارنده از کمپین در سه حوزهٔ انتخاباتی نشان میدهد که خواستههای فارسیزبانان تفاوت چندانی با بقیهٔ اقشار جامعه نداشت و مسائلی چون گرانی و مسکن بخش عمدهای از نگرانی این گروه از رأیدهندگان را تشکیل میداد. موضوعی که علاوه بر اینها مورد توجه رأیدهندگان فارسیزبان قرار گرفته بود، مسئلهٔ به رسمیت شناختهشدن مدارک تحصیلی و حرفهای خارجی بود که حزب دموکراتیک نوین در برنامهٔ انتخاباتی خود آورده بود و حزب لیبرال بریتیش کلمبیا هم در دو هفتهٔ باقیمانده به انتخابات، به آن پرداخت. هر چند بهنظر میرسد که تمرکز اصلی تبلیغات حزب لیبرال بر جوامع دیگر بود، تا جامعهٔ ایرانی.
نکتهای که چه در فضای مجازی و چه در برخورد با رأیدهندگان بهچشم میخورد، حمایت بالای جامعهٔ ایرانی از حزب نیودموکرات بود و این حمایت در هر یک از این پنج حوزه از حمایت کل جامعه از نامزدهای نیودموکرات بیشتر بود.
بسیاری از دوستان از این که انتخابات منجر به راهیابی یک ایرانیتبار به مجلس نشد، ابراز یأس میکنند. اما بهنظر من، این عزیزان تصویر بزرگتر را از یاد میبرند. قطعاً حضور یک نمایندهٔ ایرانیتبار در جمع قانونگذاران مهم است، اما مهمتر از آن وجود جنبش و تیمی فعال در بدنهٔ احزاب و نهادهای تصمیمگیری است. باز بهنظر من، یک نمایندهٔ بدون چنین پشتوانهٔ اجتماعیای تنها زینتالمجالس خواهد بود. ولی آقای دکتر راسل با دوراندیشی به اهمیت این قضیه و درازمدتبودن این فعالیت واقفاند و همین حالا با فعالیت خود برگ مهمی را در تاریخ حضور ایرانیان در این گوشه از دنیا ورق زدند.
همانطور که در نوشتهٔ پیشین خود (پیش از انتخابات و در شمارهٔ ۲۸ همین نشریه) آورده بودم، ما پیروز شدیم. امید من آن است که رشد مشارکت ما در سیاست کانادا ادامه پیدا کند و احزاب اصلی و سیاستمداران در بیسی نیز از اهمیت جامعهٔ ما غافل نباشند و فراتر از کلیشههای تکراری سابق با ما تعامل داشته باشند. تا بهحال نیودموکراتها بیش از احزاب دیگر در ارتباط پایهای با جامعهٔ ایرانی تلاش کردهاند و با احتمال برگزاری انتخابات زودهنگام باید دید که سایر احزاب چه روشی برای این ارتباط برمیگزینند.